1. Two Steps

 


دریافت
این یه پلیر بازی سی اس گو هست. الان تو مپ میریج(به قول خارجیا میراژ(ج)😐😂)عضو گروه سی تی که بازی شروع شده. دوتا از دوستاش میرن A منتظر میشینن. دوتا دیگه میرن B اونا هم صبر میکنن تا خبری شه.
این بازیکن هم میره از مید خبر بگیره. بعد چند ثانیه اسموک هایی که از آسمان بر A نازل میشدن، دیده شدن. یکی گفت A A A A(با لحجه هندی)
ولی این دوستمون درگیر یکی دیگه بود. داشت تو مید با یکی میجنگید در حالیکه زیر پاش هم مولوتوف انداخته بودن. خلاصه نصف خونش رو گرفته بود اون مولوتوف.
آخرش که اون ترور رو میزنه. ولی بدیش اینجاست: چهار نفر تروری که رفته بودن A ، دخل اون چهار تا سی تی رو آورده بودن.
اون مونده و با دمیج 10 و ۴ تا ترور...
صدایی میشنوه: بمب کاشته شد 😐
حالا دوستاش: اینور اینور نه اونور رو بپا نه سیو کن نه دف کن نه...
میوتشون میکنه...
یه پی نود بر میداره(از جنازه های دوستاش)
با دمیج چند؟ 15!!!!
حالا فرض کنید داره مثل همین آهنگ داد میزنه و حمله میکنه😂
(ولی خداییش تست نکنید اینطوری داد بزنیداا(اینا تمرین کردن و هنجرشونو ساختن(پاره میشین😂)))
راستی آخرش همه رو با پی نود میزنه ولی وقتی که میخواد دف کنه، بمب میترکه😂😂😂😂😂😂🤦‍♂️
و افراد توی گروه ترور به احترام این شخص بزرگ، از بازی لفت میدن و استیم رو هم پاک میکنن

 

2. Metalica Loverman

 


دریافت
این خوشبختانه آدم نیست. یه روحه که از بالا داره به یه خونه نگاه میکنه. داخل اون خونه هیچی نبود جز یه کامپیوتر که یه آدم داشت باهاش بازی میکرد
این روه ما میره توی اون خونه که به بازیکن یه خبری رو برسونه.
بهش میگه یه هیولا پشت در خونت هست
و از اونجایی که آدما روح رو نمیبینن، فکر کرد که خودش فهمیده یه هیولا پشت در خونست.خلاصه از ترس سیستم رو خاموش کرد و گیج شد که چیکار کنه...
هیولا در رو محکم میزد. این آدمه هم گوشیشو برداشت که زنگ بزنه به پلیس که یهو هیولایهه داد زد و باعث ترکیدن گوشی شد(نمیدونم چرا با این قدرت در رو نمیشکوند)
بدبخت به خودش ر..ه بود
که هیولا در رو شکوند گقت آیم یور لاور من
بعد بهش حمله کرد و آدم قصه م از خواب پا شد و دید عشقش کنار تختش نشسته و فهمید که از تب زیاد داشت کابوس میدید(شاید کرونا گرفته بود😐🙄)
(از داستانای عشق و عاشقی و علاقه بین آدما خوشم نمیاد و. مغزم راجب این آهنگ، اینقدر کشش داشت(راستی ، شاید عشقش کامپیوترش باشه که گفته بود قبل مرگم بزارین سیستممو ببینم🤷‍♂️😂))

 

3. Korn Cold

 


دریافت
شبی سرد و تاریک ساعت 3:30 تو شهر پر از ساختمون و پیتزا فروشی(پیتزا دوست دارم😐)
ینفر داشت برای خودش از قدم زدن شبانه تو پارک، به خونه برمیگشت
یهو حس کرد ینفر دیگه که سیاه پوشیده با عینک دودی دنبالش میکنه.
از اونجایی که ماه هم تو آسمون نبود پس عینک دودی هیچ دلیلی بچز دنبال بازی نداشت، سرعت قدم هاشو بیشتر کرد.
و برگشت دید که سرعت اون سیاهپوشه هم بیشتر شده و دیگه یکی نیست. بلکه ۲ تا شدن...
شروع کرد به دویدن که مثلا داره ورزش کنان میره خونه
دید چهارنفر شدن و همینطوری از کوچه پس کوچه ها به تعدادشون اضافه میشد...
بیشتر و بیشتر میدوید. انقدر دوید که دیگه اونا با هلیکوپتر میدویدن دنبالش. تا اینکه پاش پیچ خورد و افتاد زمین و بیهوش شد.
فردا صبح(فردا که نه. همون ساعت 7 صبح همون شب)به هوش اومد و یادش اومد موقع پیاده روی تو پاک، از بغل پاتوق بد کسایی رد شده بود و اثرات جانبی خودش هم داشت دیگه به هر حال...
و تصمیم گرفت از ورزش های الکترونیکی استفاده کنه😁

 

4. مستم و شنگولم...(احمد آزاد)

 


دریافت

همین فیلمه که الان میزارم😑